کد مطلب:315911 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:170

میلادیه حضرت اباالفضل
امام جمعه كاشمر مشكوة



چو روز چارمین از ماه شعبان المعظم شد

دل احباب شاه اولیا شادان و خرم شد



مهی طالع شد از برج شرف در عالم امكان

كه پیش نور رویش روز روشن لیل مظلم شد



وجود فایض الجودش كه اندر موقع بخشش

گدای آستانش معن زاید بلكه حاتم شد



ز فرط خدمت اندر دولت دین روز عاشورا

علمدار و سپه سالار و سردار مفخم شد



ز اخلاص و ارادت محرم اسرار شاهی شد

به دربار شهنشاه شهیدان صدر اعظم شد



عطا فرمود حق عباس را بر شاه دین حیدر

بسی خرم دل از دیدار فرزند مكرم شد



ز مولودش علی خرم حسن شاد و حسین خوشدل

نه تنها چشم ایشان بلكه روشن چشم عالم شد



چو از ام البنین نور ابوالفضلی پدید آمد

همانا در شرافت تالی سارا و مریم شد



[ صفحه 232]



در این اثنا شنیدم شد امیرالمؤمنین گریان

به چشم پیش بینش روز عاشورا مجسم شد



تنش را غرقه در خون دید و دست او جدا از تن

سرش شق از عمود كین غریق لجه ی غم شد



حسین آمد سر بالین او با دیده ی گریان

ز اندوه و غم قتل برادر قامتش خم شد



مشوش خاطر «مشكوة» از این ماتم عظمی

ببخشند اهل دانش گر كه نظمش نامنظم شد [1] .


[1] همان، ص 342.